داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

کارتن خواب

"بعضی آدما وقتی به این دنیا میان انگاری براشون

تو یکی از اون مسافرخونه های فکسنی ناصر خسرو

اطاق گرفتن . اونم یکی از اون اطاقای عمومی چند

تخته که هر گوشش یه معتاد و یه جیب بر و خلافکار

پیزوری تو ی ملافه های چرک و بو گندو لول میزنن .

بعضیا هم  وسط یه سویت اشرافی تو یکی از هتلای

 شش ستاره لاس و گاس فرود میان" . حرفشو قطع 

کردم و گفتم فلسفه بافی نکن میخوای بگی تو جزو 

دسته اولی ها هستی. گفت :"نذاشتی حرفمو تموم

 کنم، نه عزیز یه دسته هم یه تیکه مقوا  و یه سرنگ

 میدن دستشون که برن گوشه خیابونی ، خرابه ای 

پارکی کپه مرگشون رو بذارن" .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد