داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

رویا

از بند عقل خویش وا گشتم

در باغ رویاها رها گشتم

در جستجوی بهترین فردا

از حال امروزم جدا گشتم

دنبال مرد آرزوهایم

از ابتدا تا انتها گشتم

با این خیالاتی که من دارم

در نیستان و نا کجا گشتم

پیدا نکردم هیچکس را من

اصلا پشیمانم چرا گشتم

برگشتم و در شهر تاریکی

دنبال مردی بی عصا گشتم

در جستجوی عشق معمولی

یک مرد خوب و بی ریا گشتم

افسوس این هم نا میسر بود

در راه این رویا فنا گشتم

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مصطفی جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:35 ق.ظ http://www.mostafamirbashary.blogsky.com

سلام
شعرزیبایی بود
وبلاگ جمعوجوروجالبی دارین
وقت کردین به لاگه منم سربزنین
خوشحال میشم
موفق باشین

عباس حاجی حسینلو دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:11 ق.ظ

وبلاگ قشنگی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد