داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

دلواپسی های علی


وقتی یتیمی نیمه شب در انتظار است

دلواپسی های علی در کوله باراست

تا حال مظلوم غریبی آه و زاریست

دلواپس های علی در شهر جاریست

وقتی که درد دین مداران در زبان است

دلواپسی های علی آنجا عیان است

دلواپسی های علی از جهل و تزویر

پایان نمی گیرد تو گویی جز به تعزیر

دلواپسی های علی پایان ندارد

تا خلق را این زندگی سامان ندارد

دلواپسی های علی در چاه مانده

مقصد بسی دور است و دین در راه مانده

داد علی از این خلافت ها بلند است

دلواپسی هایش تو گویی زهر خند است

دلواپسی های علی از شیعیان است

از واعظ ظاهر فریب خوش بیان است

از محتسب از شیخ از قاضی، دلش خون

دلواپسی های علی ز انداره بیرون

از غاصب دستار و منبر خشمگین است

دلواپسی های علی در دین همین است

از کجروی هایی بنام نامی او

دلواپسی  از مردمان حامی او

گر بیم  از حق خدا و  ناس دارید

دلواپسی های علی را پاس دارید

م.ح.نجفی