آب چشمه ها و رودها خشکیده ....
سکوت و سکون مرگباری دریاها فرا را گرفته ....
آب متعفن مرداب ها همه جا حتی در
سربالائی ها جاریست....
قورباغه های زشت و نفرت انگیز ابوعطا میخوانند
من که عددی نیستم، وقتی مردم کسانی رو که هزار
سر و گردن از من بالاتر هستند و به ملتی هویت و افتخار
می دهند، به راحتی فراموش می کنند تا در انزوا دق کنند
و اونوقت همانطورکه برای دیدن مراسم اعدام هجوم
می برند ، منتظرند برای تشییع جنازۀ اونها جمع شوند و
سلفی بگیرند و این ور و اون ور عکس هاشون رو در پزهای
مختلف پخش کنند . این رو نوشتم چون هیشکی نمی پرسه
چه مرگته که مدتیه نمی نویسی . رویهمرفته از این نظر ما
مردم دو دسته ایم . اکثریتی که با بی تفاوتی و رفتارها و
حرکات شگفت و کم خردانه و آزاردهنده خون به جگر اقلیتی
می کنندکه افسردگی کم ترین عارضۀ اون فرهنگ منحط
در مردم حساس و با فرهنگ متعالی است .
قرار بعدی ما در نا کجا آباد .