حاجی به ایران خانم پیغوم داده:
بیا آشتی کنیم جلوی در و همسایه بده
ایران خانم جواب داده :
اون ممه رو لولو برد. دیگه گولت رو نمی خورم
این دفه آشتی بی آشتی. به قول پروین اعتصامی :
ز حیله، بر در موشی نشست گربه و گفت که چند دشمنی از بهر حرص و آز کنیم
بیا که رایت صلح و صفا برافرازیم براه سعی و عمل، فکر برگ و ساز کنیم
بیا که حرص دل و آز دیده را بکشیم وجود، فارغ از اندیشه و نیاز کنیم
بسی بخانه نشستیم و دامن آلودیم بیا رویم سوی مسجد و نماز کنیم
بگفت، کارشناسان بما بسی خندند اگر که گوش به پند تو حیلهساز کنیم
بلای راه تو بس دیدهایم، به که دگر نه قصهای ز نشیب و نه از فراز کنیم
ز توشهای که تو تعیین کنی، چه بهره بریم بخلوتی که تو شاهد شوی، چه راز کنیم
رعایت از تو ندیدیم، تا شویم ایمن نوازشی نشنیدیم، تا که ناز کنیم
خود، آگهی که چه کردی بما، دگر مپسند که ما اشاره بدان زخم جانگداز کنیم
دگر بکار نیاید گلیم کوته ما اگر که پای، ازین بیشتر دراز کنیم
خلاف معرفت و عقل، ره چرا سپریم بروی دشمن خود، در چگونه باز کنیم
حدیث روشن ظلم شما و نکبت ما حقیقت است، چرا صحبت از مجاز کنیم
"حدیث روشن ظلم شما و ذلت ما حقیقت است، چراصحبت از مجاز کنیم "
راستش به نظرم بانو اعتصامی دسترسی به ماشین زمان داشتن .متاسفانه به شوخی هم عرض نمی کنم
ایران خانم در حال احتضار
ایران خانم در بستر مرگ
ایران خانم نه، هیچوقت