داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

داستانک های شیشه ای

داستان کوتاه و شعر و ....و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود

نفرین

ایران خانم: نه می بخشم نه فراموش می کنم.

خونه  خرابم کردید،  بچه ها مو آواره کردید

 هزار بلا هم سر دخترا و  پسرام آوردید.

صدایی آسمانی  در تالار می پیچد : خداوندا تو

 شاهدی که من در طول زندگی دنیایی خود

 احدی از دشمنانم را نفرین نکردم ، ولی

 این ها را از رحمت خودت دور کن و نسلشان

 را از روی زمین بردار و به آتش دائمی دوزخ

 گرفتار کن ،که بیست و سه سال تلاش من و

دو قرن زحمات فرزندانم  را در عرض چهل

 سال بر باد دادند و آبروی ما را بردند .

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد